انواع شرکت‌های لجستیکی

شرکت‌های لجستیکی ممکن است از نظر حوزه فعالیت باهم شباهت‌هایی داشته‌باشند، اما از نظر شخصیتِ کسی که مالکشان است، ماموریتشان باهم فرق می‌کند و از این‌جهت به دسته‌های ذیل تقسیم‌بندی شده‌اند.

  1. شرکت‌های لجستیک شخص اول اکثرا متعلق به فرستندگان بزرگ هستند. مثل شرکت کشتیرانی ملی نفت‌کش که متعلق به شرکت نفت است و هدف از تاسیس آن، یاری رساندن به صادرات نفت خام بود، برای مثال شرکت مانسمان شپینگ آلمان که متعلق به گروه بزرگ صنعتی مانسمان آلمان بود و البته بعدها شرکت مانسمان آن را واگذار کرد یا شرکت لجستیکی کت فرانسه که تا چند سال پیش در حد صددرصد متعلق به گروه رنو بود که آن هم در اثر بحران مالی گروه هلدینگ فروخته شد. تفسیر دیگر این‌است‌که چون شرکت‌های لجستیک شخص اول برای رفع نیاز یک تولیدبزرگ کوشش می‌کنند، اغلب تک‌بعدی هستند و در تمام زوایای شیوه‌ها و گونه‌های ترابری و تمام پهنه جغرافیایی فعالیت ندارند.
  2. شرکت‌های لجستیک شخص دوم که متعلق به گیرندگان کالا هستند. مثلا همین شرکت کت، در حمل و انبارش قطعات خریداری شده توسط گروه رنو نیز دخیل بود ولی از آنجا که از سوی خریدار اقدام به عمل می‌کرد، در چنین حوزه‌ای لجستیک شخص دوم محسوب می‌شد. آمریکایی‌ها، باز این تفسیر را کرده‌اند که شرکت‌های لجستیکی شخص دوم شرکت‌هایی هستند که حوزه عملیاتی گسترده‌ای دارند ولیکن نظام آی‌تی_ عملیاتی ایشان به نظام آی‌تی_ عملیاتی مشتریشان یک پارچه نشده‌ است.
  3. شرکت لجستیک شخص سوم، شرکتی است که در پروسه عمل، بی طرف است. نه به فرستنده متعلق است نه به گیرنده. مثل شرکت کوسکو لجستیکس. این شرکت‌ها به یک پارچه‌کنندگان نیز موسوم شده‌اند که می‌توانند درون سازمان مشتری رسوخ کنند و در عین‌حال بسیاری خدمات مختلف از ترابری و انبارش گرفته تا مدیریت موجودی، مدیریت سفارت، پخش و بسته بندی جدید را درهم اقدام نمایند.
  4. شرکت‌های لجستیک شخص چهارم که الگوی خود را از شرکت لجستیکی Accenture ایرلند گرفتند. این شرکت‌های فراتراز یک لجستیک شخص سوم عمل می کنند و برای اجرای پیمانی که با مشتری بسته‌اند، از چند شرکت لجستیک شخص سوم استفاده می‌کنند و نیروی خود را نیز به آن می‌افزایند و همه این کارها را باهم هماهنگ و رهبری می‌کنند. برای همین است که نام دیگری به این نوع شرکت‌های لجستیک شخص چهارم تعلق می‌گیرند که در قراردادهای خود نقش اجرایی را به عهده نگیرند بلکه تنها نقش رهبری‌کننده و مشاور را ایفا کنند و هدایت چند پیمانکار طرف حساب مشتری را انجام دهند که هر کدام یک شرکت لجستیکی شخص سوم هستند.

در این میان نقش شرکت های شرکت لجستیک شخص سوم از همه پر رنگ‌تر و سخن از آنها بیش‌از دیگران می‌رود. این‌است‌که باید بیشتر ایشان را شناخت؛ برای شناخت ژرف‌تر و نهادینه‌تر شرکت‌های لجستیک شخص سوم و ریشه‌وبن مایه ایشان باید به تاریخ مراجعه کرد و به عقب برگشت. برخی شرکت های لجستیک بزرگ از ابتدا شرکت های باربری داخلی بودند. برای مثال شرکت داخسر آلمان یک باربری داخلی بوده که با تحقق یافتن اتحادیه اروپا توانسته‌بود عملیات درون‌مرزی خود را به گستره اروپای متحد بسط دهد. با بسط این عملیات و نیاز ابراز شده از سوی مشتریان با ورود به عرصه لجستیک، این شرکت، علاوه بر باربری داخلی وارد کسب‌وکار لجستیک گردید. اگر بخواهیم رد شباهت‌هایی را بگیریم؛ برخی شرکت‌های باربری داخلی خودمان در سال‌های اخیر، کمی دست‌وپای خود را بیش از صرف حمل‌ونقل دراز کرده‌اند. کسانی که با بورس کالای ایران سروکار دارند، می‌دانند که برخی شرکت‌های باربری داخلی به ویژه ساکن اصفهان به‌عنوان خریدار عمده در بورس حضور دارند. این شرکت‌ها تقاضای خرید چند خریدار خرد را جمع‌آوری می‌کنند، وارد بورس می‌شوند، آن کالا را به صورت عمده خریداری می کنند، آن کالا را تا انبار خود حمل می‌کنند، در آنجا آن خرید عمده را به نسبت مشتریان خرد خود تفکیک می کنند، بعد به مقصد هر یک حمل می کنند. باز کسانی که یک بار به ایستگاه مطهری راه آهن در 60 کیلومتری مشهد رفته باشند، پایانه‌های اختصاصی و احداث شده طبق منظور خاص شرکت‌های باربری خراسانی را مشاهده خواهند کرد. این پایانه ها عمدتا با هدف رتق و فتق صادرات گندم از قزاقستان ایجاد شده است. شرکت‌های باربری خود یک شرکت حمل‌ونقل بین المللی را نیز صاحب هستند. واگن‌های وارده از مرز سرخس را خود را  اظهار ترانزیت داخلی به ایستگاه شهید مطهری می کنند، طرف حساب راه آهن می شوند و کرایه ریلی سرخس تا این مقصد را با با راه آهن تسویه می کنند، در پایانه های اختصاصی خود واگن ها را تخلیه می کنند، کالا را ترخیص قطعی می کنند، تا مدتی دپو کنند و بعد با ترانزیت‌های خود به مقصد استان‌های مختلف حمل می کنند. ایستگاه مطهری عملا دارد به صورت یک بندر خشک برای مرز زمینی سرخس عمل یا بالعکس، یک پایانه تعویض روش حمل از ریل به جاده برای مقصد افغانستان(کالاهای مایع نفتی) که در آن سوخت رسیده از کشورهای مختلف با قطار تا پایانه‌های مستقر در این ایستگاه می‌رسد، سپس با تعویض شیوه حمل به جاده به سمت افغانستان راهی می شود.

برخی شرکت‌های لجستیکی انبار محورند. در کویت یک شرکت انبارهای عمومی وجود داشت که نظیر همین شرکت انبارهای عمومی ما بود که در پایانه های مرزی و بنادر و شرکت تصمیم گرفت وارد حوزه لجستیک شود و برای این کار شرکت های تعدد سوم Agility)  آجلیتی) شده است و نامش هم تغیر گردید. برخی بنادر بزرگ، تجربه موفق مدیریت بندر و اماکن لجستیکی داخل آن را به صورت دانش فنی اینکه عمدتا بنادر در معیارهای وسیع کار لجستیکی می کنند؛ این شرکت‌ها به ذخیره بزرگی از امکانات لجستیکی تبدیل شده‌اند. مثال بارز آن شرکت_ بندر دوبی است که نامش به شرکت بندر دوبی جان تغیر یافته است.

برخشی شرکت ها اطلاعات محورند. این شرکت ها کار لجستیکی نمی کنند، ولی آنقدر برای شرکت های مختلف لجستیکی نرم افزار و نظام های مدریت کارآمد مبتنی بر فن آوری اطلاعات و مخابرات تولید کرده‌اند که خود تبدیل به اندوخته ای از دانسته های فنی لجستیک شده‌اند. شرکت‌های مثل اوراکل و مایکروسافت بسیاری از این نرم افزارها و ابزارهای داشتبور مدیریتی را برای مدیریت لجستیکی ساخته‌اند.

و دست آخر این که برخی دیگر ارائه خدمات مشتری محورند. این شرکت‌ها  بر اساس نیازهای خاص و سفارشی مشتری خلق شده‌اند و به همین صورت هم بزرگ شده و رشد کرده‌اند.

مدیر

کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته، حال و آینده شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد.

0 دیدگاه

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *